از آن جایی که عموما خانم ها به خرید کردن علاقه بسیاری دارند، در این مطلب به دیدگاه علمی این موضوع از نظر دکتر سنایی می پردازیم.
دلایل علاقه خانمها به خرید ریشهای تکاملی دارد. اگرچه زنانی نیز هستند که از خرید لذتی نمیبرند ولکن اکثریت زنان از خرید کردن لذت میبرند. بسیاری از مردان، خرید کردن زنان را خستهکننده میدانند اما شما نمیتوانید این ویژگی تکاملی را در زنان تغییر دهید. درک بهتر دلایل علاقه خانمها به خرید کردن به شما کمک میکند تا یاد بگیرید از سردرد ناشی از کشمکش ناشی از آن اجتناب کنید.
زمانی که بشر برای اولین بار زندگی در غارها و قبیلهها را آغاز کرد، زنان بهدنبال غذا بودهاند و هرگز نمیدانستند که چه چیزی ممکن است پیدا کنند. در بسیاری از قبایل باستان، اعضای قبیله به زنانی متکی بودند که سبدهایشان را برمیداشتند و در حالیکه کودکانشان را بر دوش حمل میکردند، بیرون رفته و بهدنبال جمعآوری هیزم، دانه، غلات، ریشه و برگ برای درست کردن چای و گیاهان دارویی بودند. همهی طول روز را میگشتند و میگشتند و میگشتند.
در ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد، فشار بسیاری بر دوش زنان بود. جمعآوری نیازمند دانش بسیاری بود. زنان در جوامع «شکارگری – جمعآوری» خوراک مجبور بودند آنچه جمعآوری کردهاند را حفظ کنند. حتی در آن زمان زنان مجبور بودند روی کمک زنان دیگر حساب باز کنند، هیچ کس دوست نداشت بهتنهایی به جمعآوری بپردازد. آنها هر روز بدون آنکه بدانند چه چیزی ممکن است پیدا کنند عازم میشدند، اما میدانستند که باید چیزهای زیادی پیدا کنند، چیزهایی که مواد خوراکی هم حتماً باید داخل آن باشد و مهمتر آنکه سمی هم نباشد. قبیله برای انجام هر روزهی این وظیفه، رستموار به آنها متکی بود. این کار مستلزم حافظه خوب و دقت زیاد به جزییات است. این موضوع هنوز نیز مصداق دارد که زنان، حافظه بهتری در قیاس با مردان دارند.
همه این چیزهایی که بیان شد چه ارتباطی با علاقهی خانمها به خرید کردن دارد؟ از نقطهنظر تکاملی، ما از نسلی از زنان که مجبور بودند حافظه خود را برای دقت به جزییات تکامل ببخشند و جستجوگران خوبی باشند، برگزیده شدیم. زنان اولیه مجبور بودند در برابر حیوانات وحشی شجاع باشند و در جستجوی هیزم، غذا، نوشیدنی و دارو باشند. آنها در جستجوی چیزهایی بودند تا بتوانند خود را با آن آرایش کنند و بدین طریق جذابتر بهنظر برسند، چیزهایی که میتوانستند با استفاده از آنها محل سکونت خود را زینت دهند تا مکان بهتری برای زندگی شود و چیزهایی که از آنها بهعنوان لباسی گرم برای خانواده استفاده کنند. سلامت و خوشی قبیله متکی بر زنان و مهارتهای جستجوگری آنها، حافظه آنها، خلاقیت آنها و همهی آنچه که در آنها تکامل یافته بود و بدان وسیله آنها میتوانستند چیزهایی را جمعآوری کنند و بهعنوان هدیه به خانه بیاورند تا زندگی را در قبیله بهتر کنند، وابسته بود. مرد شکار میکرد و زنان جمعآوری میکردند و هر یک بایستی در کار خود حقیقتاً خوب عمل میکرد تا بقای باقی افراد تضمین شود.
بشر دیگر در غارها زندگی نمیکند، ولکن وقتی زنان برای خرید بیرون میروند، سبد خود را برمیدارند و عزمشان را جزم میکنند تا با استفاده از خلاقیت و حافظه قوی خود، هدایایی برای قبیله بیاورند؛ غذا، نوشیدنی، لباس، دارو و چیزهایی برای آراستن خود، اعضای خانواده و غار.
در نمایشنامه دفاع از مرد غارنشین، راب بکر، کمدین، مینویسد: وقتی یک مرد برای خرید میرود، او چیزی را که میخواهد مثلاً لباس زیر، شکار میکند. جوری خرید میکند که گویی در یک مسابقه دارد شکار میکند. او اراده میکند تا آن یک جفت لباس زیر را با کفایت و عزم جزم شکار کند. او یک نقشه برای حمله دارد. یک جفت لباس زیر را میکشد و وقتی کارش انجام شد، با آن چیزی که کشته است سریع بهسوی خانه برمیگردد.
از سوی دیگر، یک زن با سبد خودش بیرون میرود تا ببیند چه چیزی گیرش میآید. او قصد دارد با چیزهایی برای خانواده و خانهاش به خانه برگردد. او نمیداند قرار است چه چیزی پیدا کند، اما یک روش و یک هنر در جستجو کردن او وجود دارد. برخلاف فرایند شکار، فرایند جمعآوری یک تلاش اجتماعی است. چیزی کاملاً متفاوت که به مهارتهای متفاوتی نیاز دارد.
مهمترین مهارت برای یک زن جمعآوری کننده باستان، داشتن یک حافظه قوی بود؛ چه که بقا وابسته به آن بود که بهیاد آورده شود کدام دانه، سمی و کدام یک، خوردنی است. یک مطالعه جدید نشان داد زنان در بهخاطر آوردن اشیا بهتر از مردان هستند. محققین اتاقی با یک تلویزیون که آگهی پخش میکرد ایجاد کردند. در اتاق در حدود ۱۰۰ شی بر روی کف، قفسهها، روی میز و در گوشه و کنار وجود داشت. آنها مردان متفاوتی را در اتاق با این دستور که «در اینجا منتظر باشید» قرار دادند. بعد از ۲۰ دقیقه آنها را به اتاق دیگری بردند و از آنها خواستند تا نام هر چیزی را که در اتاق دیدند و بهخاطر میآورند، بر روی کاغذ بنویسند. تعداد اشیایی که مردان بهدرستی بهخاطر میآوردند بهطور متوسط ۷ مورد بود. محققین این آزمایش را در مورد زنان نیز اجرا کردند. زنان قادر بودند بهطور متوسط ۲۰ مورد را بهخاطر آورند. تفاوت بسیاری زیادی است، تقریباً سه برابر.
این از نقطهنظر تکاملی درست است. بهخاطر بیاورید که ما به شما درباره قابلیت مغز زنان در بهیادآوری اولین بوسه گفتیم. زنان امروزی که ۸۵ درصد خرید خانه را انجام میدهند، نیاز دارند که حافظه شگفتانگیزی داشته باشند تا بدانند چه چیزی میخواهند بخرند، بهترین قیمت ممکن کدام است، دقیقاً کجا چیزی را که بهدنبالش هستند پیدا کنند و فاکتورهای دیگری که به خرید و جمعآوری کمک میکند. «ام م م، این رنگش با فلان چیز در کمد لباسم جوره. ام م م، پسرم احتمالاً از این لباس ورزشی استفاده میکند. ام م م، همسرم احتمالاً این کتاب را خیلی دوست دارد». زنان این قابلیت را دارند تا حواسشان به همهی این جزییات باشد.
دلیل دیگر علاقه خانمها به خرید کردن آن است که خرید کردن یک فعالیت اجتماعی است و بهشدت به ارتباط بستگی دارد. مدیران زیرک مارکهای تجاری میدانند که زنان احتمال بیشتری دارد پول خود را در جایی که با افراد و مارکهای تجاری آن ارتباط دارند، خرج کنند (به این افراد لید گفته می شود). وقتی یک زن برای خرید میرود، احتمالاً دوستانش را با خودش میبرد یا احتمالاً با اشخاصی که صاحب آن کار یا فروشگاه هستند، قبلاً ارتباط برقرار کرده است. زنان دارای روحیه همکاری جمعی هستند و زمانی که اکثر مردان به گفتگو کردن درباره موضوعات شخصی با شخصی که لباس زیر را از او میخرند فکر هم نمیکنند؛ زنان احتمالاً درباره وضعیت رابطه فروشنده، مشکلات خانوادگی او و رویاهای کاریش اطلاع دارند.
دیدگاه خود را بنویسید